تـو از روح خـدایـی تا ثریا هـم مجالــی هست
ببین از سیب حوا در زمین هم سیب کالی هست؟
تـو سبــزی ، سبـز سبــزی ، با تمام معنی بـودن
ببین از نسل تو ای سبز اینجا هم نهالی هست؟
ببین ای یوسف زیبـــا که در تعبیــر خواب من
برای چشمه ی عشق و محبت خشکسالی هست؟
تمام فصلهای من زمستانی است طولانی
نمی دانم برای فصل هایم اعتدالی هست؟
اگر چه عشق را با گل هــزاران بار می چینم
نمی دانم که آیا در زمستان پامچالی هست؟
سوالات دلـــم در سینــه ام محبـوس می مانند
و می پرسم همیشه از خودم آیا سوالی هست؟
فرهاد مرادی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 736
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
مـردی که دائـم در مسیر پاک نور است
از چالـه های معصیت همواره دور است
دل در حـریـــــم سرزمیـن عشــق دارد
در اظطراب جاده ها مردی صبور است
در پیش رو صد مرحله افتـادن و کوه
آیینه ای از پایداری همچو مور است
اندیشه ی ماهی فقط آغوش دریاست
گرچه مسیــر رودخانه غــرق تـور است
بایـد بــرای راه فکـــــــــری کــــرد آری
با عشق باید رفت وقتی عقل کور است
فرهاد مرادی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 734
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
قسم بر ریشه ی ایمانت ای عشق
شدم هر بار من حیرانت ای عشق
کدامین چشـم زیبــــایی گــــرفتـــه
نگاه عــــاشقی از جـانت ای عشق
بیـا چشمان ما را باز تر کن
غــروب روزها را باز سر کن
برای نغمـه های عـاشقانه
قناریهای عاشق را خبر کن
بیـا چشمی به راه تــو نشسته
و مردی که غرورش را شکسته
برای گفتن یک حرف از عشق
لبانش را نگاهت باز بستـه
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 878
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
منی کـه با تمـام درد ها ســر در گـریبـــــانم
تمام زندگی را شاخ و برگی خشک می دانم
زبانــــم در تلنبار غـم و درد است می دانم
و چون روح شقایق با زبانی لال می خوانم
تـو از آیینـه ها می پرسی و من از زبان گل
تـو آن تصویر می بینی و من در خاک می مانم
منم آن چوب خشک جنگلی در دست های تو
بیا آتش بـزن ! آتش بـزن ! آتش ! بسوزانـم
اگر چه کوچه های شهر با من آشنا هستند
ولی چنـدی است آواره در آن بـی نقطـه میدانم
همیشه مونس من در شکوه خلوتم شعر است
و هر شب بر حضور خواجه ی شیراز مهمانم
نگاه چشمهایم ! حلقه ای شد روی در شاید
بیــاید تا بتــابد در غــــــروب ســـرد چشمانـم
فرهاد مرادی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 785
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
گــونه های خیس از آن شماست
عشق هم پیوسته مهمان شماست
آسمان در حیرت خود مانده است
وسعت یک آسمان جان شماست
تیله های چشمتان سرشار خون
عاشقی در خون جوشان شماست
حسرت یک حرف دل از آن ماست
عین و شین در قاف قربان شماست
کار طـو فـان با تلاطـم حـاصل
جزر و مد اشـک چشمان شماست
کاش می شد جمله ای زیبا نوشت
جمله ای زیبــا که شایان شماست
فرهاد مرادی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 818
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
مقام معظمرهبری
سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تــو سرگرم پریشـانی خویشم
در بـــزم وصال تــو نگویم زکم وبیش
چون آیینه خوکرده به حیرانی خویشم
لب باز نکردم به خروشـی و فغان
من محــرم راز دل طـوفانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمـری پشیمـان ز پشیمـانی خویشـم
از شوق شکر خند لبش جان نسپردم
شــرمنـده جـانان بگـرانجـانی خویشم
بشکستـه تر از خویش ندیـدم به همه عمر
افســرده دل از خویشـم و زندانی خویشـم
هـر چند امین بستــه دنیـــا نیـم اما
دلبستــه یاران خـــراسانی خویشم
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 842
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تـو
سپندوار زکف داده ام عنان بی تـو
ز تلخ کامی دوران نشد دلــم فارغ
ز جام عشق لبی تر نکرد جان بی تو
چو آسمان مه آلـــوده ام ز تنگ دلی
پر است سینه ام ز اندوه گران بی تو
نسیم صبح نمی آورد تـرانه شوق
سـر بـــــهار ندارند بلبـلان بـی تـو
لب از حکایت شبهای تار می بندم
اگر امان دهدم چشم خون فشان بی تو
چو شمع کشته ندارم شراره ای به زبان
نمی زند سخنـم آتشـی به جـان بی تـو
زبی دلی و خموشی چون نقش تصویرم
نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو
عقیـق صبــر بـه زیـــر زبان تشنـه نهم
چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو
گزارش غــم دل را مگـر کنـم چو امین
جدا ز خلق به محراب جمکـران بی تو
مقام معظم رهبری
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1290
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
مقام معظم رهبری
ز آه سینـه سـوزان تــــــرانـه می سازم
چو نی زمایه جان این فسانه می سازم
به غمگساری یاران چو شمع می سوزم
بــرای اشـک دمادم ،بهــانه می سازم
پر نسیـــــم به خـــوناب اشک می شویم
پیـامــی از دل خـونین روانـه می سازم
نمی کنم دل ازین عرصــه شقایـق فام
کنــــار لاله رخــان آشیـانــه می سازم
در آستان به خون خفتگان وادی عشق
بـرون ز عالـم اسباب،خـانـه می سازم
چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان
ز یک شـراره هــزاران زبـانـه می سازم
ز پاره های دل من شلمچه رنگین است
سخن چو بلبل از آن آشیـانه می سازم
سر و تن و دل و جان را به خاک می فکنم
برای تیـــر تــو چندین نشــانه می سازم
کشم به لجه شوریدگی بساط " امین "
کنون که رخت سفر چون کرانه می سازم
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 803
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
در جواب به شعر معروف حضرت امام خمینی (ره)
تو كه خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تـو طبيب همه ای از چه تـو بيـــمار شدی
تو كه فارق شده بودی ز همه كان و مكان
دار منصور بريدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای كه در قـول و عمل شهــــره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشيدی
وه كه بـر مسجديـان نقطـه پـــرگار شدی
خرقه پيــر خراباتی ما سيره توست
امت از گفته در بار تو هشيار شدی
واعـظ شهـــر همه عمـــر بـــزد لاف من
ی دم عيسی مسيح از تو پديدار شدی
يادی از ما بنما ای شده آسـوده ز غـم
ببريدی ز همه خلق و به حق يار شدی
مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 747
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
از سرجان بهر پیـوند کسان برخاستم
چون الف در وصل دلها از میان بر خاستم
واژگون هر چند جام روزیم چون لاله بـود
از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم
بــزم هستی را فرض مهر فروزان تــو بـود
همچو شبنم چهره چون کردی عیان برخاستم
همچو بلبل با گــران جانان ندارم الفتی
طوطیان چون لب گشودند از میان برخاستم
از لگد کـوب حـواث عمــــر دیگر یافتم
چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم
طاقت دم سردی دوران ندارم همچو گل
دربهار افکنده رخت ودر خزان بر خاستم
آزمودم عیش راحت را بـه کنج دام تـو
از سر جولانگه کون ومکان بر خاستم
صحبت شورده حالان مایه شوریدگی است
با امین هر گه نشستم بی امان برخاستم
مقام معظم رهبری
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 857
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
دل را ز بی خودی سـر از خود رمیـدن است
جـــان را هــوای از قفس تن پـــریـدن است
از بیـــم مـرگ نیست که سـر داده ام فغـان
بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است
دستـم نمی رسد که دل از سینـه برکنـم
باری عـلاج شـوق گـریبـــان دریـدن است
شامم سیه تر است زگیسوی سرکشت
خـورشید من برآی که وقت دمیـدن است
بــوی تـو ای خلاصه گلــزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است
بگرفت آب و رنگ ز فیض حضــور تـو
هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیـر غصـه دل من ناشنیـدن است
آن را که لب به دام هـــرس گشـت آشـــــنا
روزی «امین» سزا لب حسرت گزیدن است
مقام معظم رهبری
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 807
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
:: موضوعات مرتبط:
گالری ,
,
:: بازدید از این مطلب : 875
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 16 تير 1391
|
|
ای خدای مهربان و پاک ما!
دفن كن شمشيــر را در خاک ما
ما ز شرک و شمر و شيون خستهايم
ما ز برق كوه آهن خستهايم
سوختيم ای كرت كار بامداد
ما نداريم ابر و باران را به ياد
شهر باران را به رومان باز كن
خاكــــمـان را معـــدن آواز كن
نسل ما صد پشت خنجر ديده است
قرنـها اين خــاک قيصر ديده است
خان عليا،خان سفلی،خان خواب
خان صد شبنـم ده و صد پاچه آب
بارالـها! عــرصـه بـر گل تنـگ شد
روح شبنم در صحاری سنگ شد
بارالـــــــها ! ناودانهـامان كرند
خوشههامان خسته و ناباورند
خاک ما نسبت به گل مسئول نيست
كشت شبنـــم بيـن ما معمول نيست
ما به تعويـق زمـان افتــادهايم
ما به كنج كهكشان افتادهايم
از تو می جوييم سمت باد را
سايههای سبــز بی فرياد را
ما گرفتاريــم با جرمی جهول
در ظلومستان عصری بی رسول
رقص ما برگردد تشييع تن است
بهترين آوازمان از شيون است
ما گرفتاريم در قرنی مذاب
زير سقف سرب عصری لاكتاب
خاک خواهان،دشمن سنجاقكند
دوستداران شقايق اندكند
نهر راه سبزه را گم كرده است
نرخ زيبايی تورم كرده است
جز صدای شوم شبنم خوارها
نيست باغی در طنين سارها
نسترن رسوای خاص و عام شد
خون داوودی مباح اعلام شد
زاهدان رفتند شب با قافله
نيست آواز نماز نافله
هيچ كس با گريـه خود قهر نيست
لولـی بربط زنـی در شهـر نيست
ماه رفت و ياس ها ياغی شدند
سيبهای كرمكی باغی شدند
كودكان با نی لبک بيگانهاند
دختران در حسرت پروانهاند
كس چراغ عشق را روشن نكرد
عكس گل را نقش پيـراهن نكرد
اين همان عصر سياه ثانی است
اين كمون آخر ويرانی است
دامـــداران ولايـت غــافلند
گوسفندان رسالت بزدلند
ما به فرعونی ترين قصر آمديم
ما به موسی ترين عصـر آمديم
باغــداران «فلسطين» مردهاند
شاعران «دير ياسين» مردهاند
كس نيــارد در قدمگاه هجا
مستحبات شقايق را به جا
ما به سوی آبــهای ناگـــوار
بستهايــم از بركه بابونـه بار
ای خدا! آواز ده خورشيد را
بين ما تقسيم كن توحيد را
گلهای بخش از شبـانان امين
رسم شيون را برانداز از زمين
دست هر آلاله يک بيرق بده
كسب و كار بـاد را رونـق بده
قفل شبهای «حرا» را باز كن
كوه بعثت را طنين انداز كن
از زمين بردار رسم لـرزه را
منــزوی كن آبهای هرزه را
احمدعزیزی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 814
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : جمعه 15 تير 1391
|
|
حـدیث روی تــو دیــوانه ام کرد
غــروب هجر تــو ویـرانه ام کرد
چنان بی تابــم از هجــر رخ تو
مرا این درد بی کاشانه ام کرد
غمش دائم مـــرا دیـــوانـه کرده
مرا مست از می میخانه کرده
بیـــا ای قاصدک از او خبـــر ده
سکــوت او مـــرا بیچـــاره کرده
کجا رفتــی تــو ای مه پیکر من
بیــــا ای ســـرو نیکو اختــر من
شدم آواره ی دشـت و بیـــابان
حدیث عشق تـو شد مصدر من
ستاره حیدری
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 869
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 15 تير 1391
|
|
باز،دل بـی تـو اسیـر درد بـی درمــان است
آسـمان غـزلـــم چـو شعـر بـی پایان است
باز مـرغ دل من،گمشده ی طــوفـان است
سهم من از عشق تو،دیده ی گریان است
رفتــی و دلــــم ز زندگـی سیـــر شده
بیچــاره دلــــم ز عشـق تـو پیـــــر شده
پر غصـه شد این دلــم از این درد فــراق
از چشم من اشک و خون سرازیر شده
ستاره حیدری
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1091
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : پنج شنبه 15 تير 1391
|
|
|