عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



 

 

در خلوت دلم،در همنشینی با غمها ببین که چگونه میریزد اشک از این چشم ها

 این چشم های خیس،همان چشمهاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار

 میفهمی معنای دلتنگ شدن را،میفهمی معنی انتظار را؟

 نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است

 انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است

 خیالی نیست،من همچنان با خیال تو سر میکنم پس بی خیال…

 بگذار در حال خودم باشم،بگذار همچنان من دیوانه دیوانه ات باشم

 مزاحم خلوتم نشو،اگر مــرا میخواهی سد راه اشک هایم نشو...

 بگذار آرام شوم،بگذار هر چه غم در دلم انباشته،خالی شود...

 این همان راهیست که هم تــو خواستی در آن باشی

 و هم من خواستم تا آخرش با تــو بمانم

 پس چرا به بیراهه میروی،چرا مرا جا گذاشتی و برای خودت میروی؟

 مرحبا،تو دیگر کیستی،دست هر چه بی وفاست را از پشت بستی...

 خودم میدانم بد دردیست عاشقی و همچنان بیمارم،تا کجا میخواهی بمانی؟

 تا هر جا باشی من نیز می مانم…

 عشق من هر از گاهی به یادم باشی بد نیست،

 هر از گاهی هوای مرا داشته باشی جرم نیست

 چه کنم ،دلم دیوانه ی توست،هوایش را داشته باش که

دلــم تمام دلخوشی اش به توست…

 

 



:: موضوعات مرتبط: ادبیات , ,
:: بازدید از این مطلب : 1095
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 6 تير 1391

 

دفتــر عشق تموم شد

ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحـه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
 بـه نــام تـــو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
 غــرور لعنتی ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت نـدارم چشمای مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنو اين التماسرو

دوستت دارم

 

 



:: موضوعات مرتبط: ادبیات , ,
:: بازدید از این مطلب : 785
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 6 تير 1391

 

 

Parviz Parastoui.jpg

پرویز پرستویی بازیگر گزیده کار سینمای ایران، ۵۷ ساله شد.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،این بازیگر در دوم تیرماه ۱۳۳۴در همدان متولدشد و فعالیتش را درتئاتر با نمایش«ماجرای یک محل»در سال ۴۸ و بازیگریش را در سینما با «دیار عاشقان» در سال ۱۳۶۲ آغاز کرد.

پرستویی که بازی در دو فیلم«سیزده۵۹»،«خرس» و «من وزیبا» تنها فعالیتش در دو،سه سال اخیر بوده است درگفتگویی تفصیلی با ایسنا علت کم کاریش را در این سالها احترام به مخاطب عنوان کرده و گفته بود:«وقتی فیلمنامه با خود من ارتباط برقرار نمی‌کند چگونه با مخاطب برقرار کند.من هم که اگر کاسب بودم مرتب کار می‌کردم،از این فیلم به آن فیلم از آن فیلم به این فیلم.بالاخره در شرایطی که زندگی می‌کنم که شرایط سختی هم هست،بدم نمی‌آید که تا تنور داغ است بزنیم و بچسبانیم و به قول معروف پس اندازی برای خودمان داشته باشیم.به هرحال هر کسی دوست دارد در رفاه باشد،ولی جاهایی آدم با خودش می گوید،به چه قیمتی؟تماشاگر همیشه برای من با هر نگاه و ایدئولوژی قابل احترام است و همیشه از کارهایی که کردم تن لرزه داشته‌ام که شرمنده این تماشاگر نشوم.تماشاگری که آخر هفته خودش را هزینه کرده و به سختی با خانواده به سینما می‌رود،من باید برای او جوابی داشته باشم، او این خرج را به نوعی برای من کرده و خیلی بد است که من دست خالی او را بیرون بفرستم.»

از دیگر فیلم های سینمایی این بازیگر میتوان به «حکایت آن مـرد خوشبخت»،«آدم بـرفی»، «لیلی با من است»،‌«مهر مادری»،«روانی»،«آژانس شیشه‌ای»،«مرد عوضی»،«روبان قرمز»، «موج مرده»،«آب و آتش»،«دیوانه‌ای از قفس پرید»،«مارمولک»،«کافه ترانزیت»،«بید مجنون»، «پاداش سکوت» و «صد سال به این سالها» اشاره کرد.و شاید بتوان گفت، «حاج کاظم»، «آژانس شیشه‌ای»یکی از نقش‌های ماندگار پرستویی است.

پرستویی خودش سال گذشته همزمان با اکران «سیزده ۵۹» گفته بود:«سید جلال این فیلم (سیزده ۵۹)،روی دیگری از «حاج کاظم» آژانس شیشه‌ای است.این شخصیت‌ها همه دانه‌های تسبیحی هستند که همدیگر را کامل می‌کنند.»

پرستویی در بخش دیگری از گفت‌‌ و گویش به یکی از دغدغه‌های سینمای ایران اشاره کرده و گفته بود:«الان می‌گوییم معضل فیلم‌نامه داریم چرا واقعا؟حالا اینقدر هم توپ را به زمین ارشاد نیاندازیم.خودمان واقعا چه کار کردیم؟مگر قرار است همه چیز بر وفق مرادمان باشد؟مگر همه شرایط قرار است برایمان کاملا مهیا باشد؟هنرمند باید کار خودش را بکند و ما اگر کننده باشیم در همین شرایط محدود باید کارمان را بکنیم.الان که معضل فیلمنامه داریم همین«بابانظر»ها مدت زمان زیادی ما را تامین می‌کند و مطمئنا برای تماشاگر هم جذاب خواهد بود.»

بازیگر فیلم «موج مرده» با طرح این سوال که چرا باید تولیدات خوبمان اینقدر کم باشد،مطرح کرده بود:«می‌گویند اگر بین ۶۰ تا ۷۰ تولید سینمایی‌مان چهار کار خوب داشته باشیم،باید به فال نیک بگیریم چرا؟ چرا مجموع فیلمهایمان نباید خوب باشد؟ ما برای چه ‌آمدیم و هدفمان چیست؟قرارمان چه‌ بوده،چرا باید خودمان را به هر قیمتی برای چرخش این چرخه آلوده کنیم.»

وی یادآور شد:«تغییر و تحولات و جا به جایی مسئولان در سینما از قبل بوده،الان هم هست و بعدش هم خواهد بود.بعضی‌ها هستند که همان مسیر را ادامه می‌دهند و بعضی‌ها اعتقادات دیگری دارند و تا بوده همین بوده است.یعنی این خیلی نباید ما را آزار دهد ما باید راهش را پیدا کنیم که برای آن هدف بزرگی که داریم چگونه می‌توانیم کارمان را انجام دهیم.»

به گزارش ایسنا،پرویز پرستویی در سریال‌های تلویزیونی چون «امام علی(ع)»،«آشپزباشی»، «زیرتیغ»،«خاک سرخ» و «آوای فاخته» به ایفای نقش پرداخته است.


 



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 6 تير 1391

برخیـــز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فـام را

بر باد قلاشی دهیـــم این شرک تقـــوا نام را

هر ساعت از نو قبله‌ای با بت پرستی می‌رود

تــوحید بر ما عرضـه کن تا بشکنیـــم اصنام را

می با جوانان خوردنــم باری تمنا می‌کند

تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را

از مایه بیچـارگی قطمیــر مـردم می‌شود

ماخولیای مهتــری سگ می‌کند بلعام را

زین تنگنای خلوتم خاطر به صحرا می‌کشد

کز بوستان باد سحر خوش می‌دهد پیغـام را

غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صاحب دلی

باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را

جایی که سرو بوستان با پای چوبین می‌چمد

ما نیز در رقص آوریم آن سرو سیم اندام را

دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل

نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را

دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غمش

جایی که سلطان خیمه زد غــوغا نماند عـام را

باران اشکم می‌رود وز ابرم آتش می‌جهد

با پختگان گوی این سخن سوزش نباشد خـام را

سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می‌رود

صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 884
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

 

 

 

باز امشب هوس گریه پنهان دارم

میل شبگردی در کوچه باران دارم


کسی از دور به آواز مرا می خواند

از فراز شب بی راز مرا می خواند


راهــی میکـــــــده گمشــده رنـدانم

من که چون راز دل می زدگان عریانم


ابر پوشانده در مخفی آن میخانه

پشت در،باغ و بهار است و می افسانه


خرد خرد،همان به که مسخر باشد

عقل کوچکتر از آن است که رهبر باشد


تا که شیرین کندم کام و برد تشویشم

آن می تلخ تر از صبر بنه در پیشم


باز امشب هوس گریه پنهان دارم

میل شبگردی در کوچه باران دارم


حال من حال نماز است و دو دستم خالی

راه من راه دراز است و دو دستـــــم خالی


شب و باران و نماز است و صفا پیدا نیست

کدخدایان همه هستند و خــدا اینجا نیست


پیش از این راه صفا این همه دشوار نبود

بین میخـــــانه و ما این همه دیـــوار نبود


باز امشب هوس گریـه پنهان دارم

میل شبگردی در کوچه باران دارم


مـردم آن به که مــرا مست و غزلخوان بینند

اشک در چشم من است و همه باران بینند


دیده می زده ماست که روشن شده است

جان چنان مرده رسوبی که همه تن شده است


بگـــذارید نسیمـی بـوزد بـر جانم

تا که از جامه خاکی بکند عریانم


دستها در ملکوت و بدنم در خاک است

ظاهر آلوده ام اما دل و جانم پاک است


شب و باران و نماز است و هم آواز قنوت

باقی مثنـــوی ام را بسرایـــــم به سکوت


روانشاد احمد زارعی

 




:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 881
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

پیامبرگرامی اسلام(ص):

 

ثَلاثٌ لَو یَعلَمُ النّاسُ ما فیهِنَّ ما اُخِذنَ اِلاّ بِسَهمَةٍ حِرصا عَلى ما فیهِنَّ مِن الخَیرِ وَ البَرَکَةِ: اَلتَّذینُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجیُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ؛
سه چیز است که اگر مردم آثار آن را مى‏ دانستند،به جهت حریص بودن به خیر و برکتى که در آنها هست،به قرعه متوسل مى‏ شدند:اذان نماز،شتاب به نماز جماعت و نماز در صف اول.

 

کنزالعمّال،ح ۴۳۲۳۵

 



:: موضوعات مرتبط: حدیث , ,
:: بازدید از این مطلب : 791
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

 

 

مستحبّ است که بعد از سلام نماز فریضه سه مرتبه دست بردارد تا محاذى روى و برگرداند تا به زانو یا نزدیک زانو و با هر مرتبه یک اَللّهُ اَکْبَرُ بگوید چنانکه علىّ بن ابراهیم و سیّد بن طاوس و ابن بابویه به سندهاى معتبر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده اند که مفضّل بن عمر از آن حضرت پرسید که به چه علت نماز گذارنده بعد از سلام سه مرتبه تکبیر مى گوید و دست بر  میدارد فرمود براى آنکه چون حضرت رسالت پناه صلى الله علیه و آله فتح مکّه نمود نزد حجرالا سود نماز ظهر با اصحـاب گذارد و چـون سـلام نماز داد سه نوبت تکبیـر گفت و با هر نوبت دست
برداشت پس گفت :

لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ اَنْجَـزَ وَعْدَهُ وَ نَصَـرَ عَبْدَهُ
معبودى نیست جز خـداى یکتاى یکتاى یکتا که به وعده اش وفا کرده و بنده اش را یارى کرد

وَ اَعَـزَّ جُنْـدَهُ وَ غَلَبَ الاَْحْزابَ وَحْدَهُ فَلَهُ الْمُلْکُ وَلَـهُ الْحَمْدُ یُحْیى وَ یُمیتُ
و سپاهش را پیروز کرد و به تنهائى بر همه احزاب غالب آمدپس فرمانروایى او راست و ستایش خاص او است زنده میکند و مى میراند

وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ پس رو به جانب اصحاب گردانید و فرمود ترک مکنید این و او بر هر چیز توانا است

تکبیر را و این دعا را بعد از هر نماز فریضه زیرا که هر که بعد از سلام چنین کند ادا کرده است شکر نعمت خدا را بر تقویت اسلام و لشکر اسلام.

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 873
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عالم ربانی و مفسر الهی جناب فیض کاشانی می فرماید:

نماز شش وجه باطنی دارد و آنها عبارتند از:

 

 حضور قلب،تفهم،تعظیم،هیبت،رجا،حیا

۱.حضور قلب:

و آن خالی کردن دل از محبت غیر خداست و متوجه باشد که چه میگوید،وچه میکند،و در غیر این معنا اسب اندیشه نراند،و اگر اتفاقا فکرش به جای دیگر رفت ولی قلبش همچنان ذاکر است و غفلتی پیش نیامده،باز هم حضور قلب دارد.

۲.تفهم:

یعنی معنی گفتار و اذکار نماز را بفهمد و این غیر از حضور قلب می باشد،چون  گاهی اوقات همان گونه که الفاظ را بر زبان جاری می سازد،حضور قلب هم دارد،ولیکن متوجه به معنی آن نمی باشد؛ بنابراین منظور ما از تفهم آن است که قلب هم متوجه به معنی لفظ باشد.

۳.تعظیم:

این نیز موضوعی است غیر از حضور قلب و تفهم،چون بسیاری از اوقات، انسان با حضور قلب و درک معنی کلام با کسی سخن می گوید؛لیکن برای او احترامی قائل نیست.

۴.هیبت:

هیبت که علاوه بر تعظیم است؛یعنی کسی که دیگری را محترم دانست،بایستی علاوه بر آن،هیبتی هم از او در خود احساس نماید؛زیرا هیبت از آنجا سرچشمه میگیرد که آدم دیگری را احترام بگذارد،و خوف از او هم در دل داشته باشد،و کسی که بیمناک از دیگری نباشد،او را هائب نمی نامند.گذشته از این،هر خوفی را هم مهابت نمی گویند،بلکه هیبت همان خوفی است که بزرگواری دیگری ناشی شود.

۵.رجاء

نمازگزار باید هنگامی که مشغول نماز است،امید بهره گیری از پاداش الهی را داشته باشد،هم چنان که از عقاب تقصیرات خود می ترسد.

۶.حیا

نمازگزار خود را گنه کار بداند و از خداوند به خاطر گناهانش شرم سار باشد.

 

حقایق فیض کاشانی،ص۴۴۳




:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 775
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند،همه را سارقین غارت نمودند.

آن عالم میگوید:«من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود درسفر و حضر با من همراه بود،اتفاقاً کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت،به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».

آن شخص گفت:«ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم».

گفتم: «رئیس شما کجا است ».
گفت: «پشت این کوه جایگاه او است».
لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها نماز میخواند.موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:
«این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را میخواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم».

من به رئیس دزدها گفتم:

«اگر شما رئیس راهزنان هستید،پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟».

گفت:«درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست،انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود،بلکه باید یک راه آشتی را باقی گذارد.حالا که شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم».
و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.
پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم،روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مـرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا میکرد.وقتی که مرا دید شناخت و گفت:
«مرا می شناسی؟»
گفتم: «آری! »
گفت:«چون نماز را ترک نکردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت،خـدا هم توفیق تـوبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مــردم نـزد من بــود،به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق تـوبه و زیارت پیدا کرده‌ام ».



  کتاب پاداشها و کیفرها.



:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 946
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391


در ایجاد بیماری آسم سه عامل نقش بسزایی دارند.

1-میکروبهایی که وارد دستگاه تنفسی انسان میشوند.

۲-عوامل حساسیت زا،از جمله گرد و غبار، گرده گلها و …

 

۳-مسائل روانی از جمله اضطراب،عصبانیت،غم و شادی…

از دیدگاه دیگر تأثیر تلقین در آسم است که باعث تسکین حمله های آسم می شود.برای نمونه پزشک مبتلا به آسمی،شب هنگام دچار حمله می شود.کلید برق را پیدا نمی کند و با وسیله ای پنجره را می شکند و چند نفس عمیق می کشد.حال پزشک بهبود می یابد و به رخت خواب باز میگردد.ولی وقتی صبح از جواب بیدار می شود مشاهده می کند که به جای شیشه پنجره،آینه را شکسته است.

 

 

میتوان نتیجه گرفت که چنانچه بیمــاران احساس امنیت روانی داشته باشند،قدم بزرگی در تسکین بیماری آنها برداشته می شود.تأثیر تنش زدایی نماز به خاطر احساس روانی عمیقی است که در اثر آن حاصل می شود و بدین ترتیب سبب کاهش حمله های آسم می گردد.همچنین میکروبها که خود یکی از عوامل بر انگیزنده آسم می باشند،به وسیله شستشوی مجرای تنفسی در ضو تا حدی قابل کنترل ا

شستن دهان و بینی با آب درهنگام وضو،ثواب زیادی دارد.چون باعث می شود هوای بهتر و بیشتر و تمیزتری به مغز،خون و بافت های بدن برسد که باعث تقویت بینایی، بویایی، شنوایی و تقویت حافظه میگردد.

 

 

دکتر ملک محمدی

 


 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 768
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

 

مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالى علیه و دیگر بزرگان آورده اند:

یکى از راویان حدیث و از اصحاب و دوستان امام جعفرصادق علیه السلام به نام ابـوبصیر لیث مرادى حکایت کند:

پس از آن که امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسلیت به اهل منزل حضرت،رهسپار منزل آن امام مظلوم علیه السلام گردیدم.

همین که وارد منزل حضرت شدم،همسرش حمیده را گریان دیدم؛و من نیز در غم و مصیبت از دست دادن آن امام همام علیه السلام بسیار گریستم.

و چون لحظاتى به این منوال گذشت،افراد آرامش خود را باز یافتند.آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب کرد و اظهار داشت :

اى ابوبصیر! چنانچه در آخرین لحظات عمر امام جعفرصادق علیه السلام در جمع ما و دیگر اعضاء خانواده مى بودى،از کلامى بسیار مهمّ استفاده مى بردى.

ابوبصیر گوید: از آن بانوى کریمه توضیح خواستم؟

پاسخ داد: در آن هنگام،که ضعف شدیدى بر امام علیه السلام وارد شده بود فرمود:تمام اعضاء خانواده و آشنایان و نزدیکان را بگوئید که در کنار من حاضر و جمع شوند.

وقتى تمامى افراد حضور یافتند،حضرت به یکایک آنان نگاهى عمیق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:

کسانى که نسبت به نماز بى اعتنا باشند،شفاعت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شامل حالشان نمى گردد.

قابل دقّت است که حضرت نفرمود:شفاعت ما شامل افراد بى نماز نمى شود؛بلکه فرمود: شفاعت ما شامل حال افراد بى اعتناء به نماز،نمى شود.

 

ثواب الا عمال: ص ۲۰۵،بحارالا نوار:ج ۴۷،ص ۲،ح



:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 803
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

 

حضرت امام صادق(ع):

من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته

صـلاته عن الفحشاء و المنکـر فبقدر مـا منعته قبلـت منـه

هرکس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه،ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته به همان اندازه نمازش قبول شده است.

 

(بحار الانوار، ج ,۸۲ ص ۱۹۸)

 

 



:: موضوعات مرتبط: حدیث , ,
:: بازدید از این مطلب : 818
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

 

امام حسن عسکری علیه السلام:

 


لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛

 

عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه(حقیقت)عبادت،زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

 

 

تحف العقول،ص۴۴۸

 



:: موضوعات مرتبط: حدیث , ,
:: بازدید از این مطلب : 900
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391


ستحب است قبل از وضو هفت مرتبه ذکر لا اله الا الله گفته شود. تکرار سبب تمرکز می شود. در یوگا هم با تکرار حرکات باعث افزایش تمرکز می شویم.

همچنین گفته شده که اگر هنگام ریختن آب صلوات بفرستید، بلا از آن عضو بدن رفع می شود. دلیل آن تلقین است. چون وقتی این جمله را می خوانیم تمام فکرمان سلامتی اعضای بدن مان می باشد، و همین امر باعث سلامتی و نشاط عضوهای بدن مان می شود.

 

 


دکتر ملک محمدی


 



:: موضوعات مرتبط: $M$ های مذهبی , مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1027
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

وضو سبب رفع بسیاری از بیماریها می شود.دلیلش اثر آب سرد بر روی نقاط حساس بدن در قسمت هایی است که وضو می گیریم.جالب این است که در دین اسلام نقاط طب سوزنی مخصوصاً در وضو رعایت شده است.

برای مثال،آقایان باید آب را از پشت آرنج بریزند.ولی خانمها باید آب را از قسمت تای دست بریزند. چونکه نقاط طب سوزنی در آقایان و خانها در بعضی از نقاط فرق میکند.

این را هم بدانید که با تحریک نقاط طب سوزنی بوسیله آب سرد وضو،خط سیر چهارده نصف النهار را تحریک می کنیم و باعث سرحالی،شادابی،تسکین دردها، نیروی جسمانی وروحی و معالجه بسیاری از بیماریها میگردد.

 

و همچنین تمامی اعضاد داخلی بدن را تقویت می کند. زجمله :ریه ها،روده بزرگ،معده،قلب،کلیه ها،کبد و...

دکتر ملک محمدی

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 771
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : دو شنبه 5 تير 1391

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com