شیخ صدوق در کتاب امالی در ضمن حدیثی گفته است که هنگامی که حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی(ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار کرد امام هادی فرمود تو از دوستان ما هستی.
حضرت عبدالعظيم الحسنی(ع) از دانشمندان شيعه و از راويان حديث ائمه معصومين عليهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد،نزد اهل بيت عصمت عليهم السّلام و پيروان آنان بود و در مسايل دين آگاه و به معارف مذهبی و احكام قرآن،شناخت و معرفتی وافر داشت.
ستايش هايی كه ائمه معصومين عليهم السّلام از وی به عمل آورده اند،نشان دهنده شخصيّت علمی و مورد اعتماد اوست؛حضرت امام هادی(ع)گاهی اشخاصی را كه سؤال و مشكلی داشتند،راهنمايی می فرمودند كه از حضرت عبدالعظيم الحسنی(ع) بپرسند و او را از دوستان حقيقی خويش می شمردند و معرّفی می فرمودند.
در آثار علمای شيعه نيز،تعريف ها و ستايش های عظيمی درباره او به چشم می خورد،آنان از او به عنوان عابد،زاهد،پرهيزكار،ثقه،دارای اعتقاد نيک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالی مقام و بزرگ ياد كرده اند؛در روايات متعدّدی نيز برای زيارت حضرت عبدالعظيم(ع)،ثوابی همچون ثواب زيارت حضرت سيّد الشهدا،امام حسين(ع) بيان شده است.
زمينه های مهاجرت حضرت عبدالعظيم(ع) از مدينه به ری و سكونت در غربت را بايد در اوضاع سياسی و اجتماعی آن عصر جستجو كرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پيامبر(ص) و شيعيان ائمه عليه السّلام بسيار سختگيری می كردند،يكی از بدرفتارترين اين خلفاء متوكّل بود كه خصومت شديدی با اهل بيت عليهم السّلام داشت،و تنها در دورت او چندين بار مزار حضرت امام حسين(ع)را دركربلا تخريب و با خاک يكسان ساختند و از زيارت آن بزرگوار جلوگيری به عمل آوردند.
سادات و علويّون در زمان او در بدترين وضع به سر می بردند.حضرت عبدالعظيم(ع) نيز از كينه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصميم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارش های دروغ سخن چينان را بهانه اين سختگيری ها قرار میدادند،در چينن دوران دشوار و سختی بود كه حضرت عبدالعظيم(ع) به خدمت حضرت امام هادی(ع)رسيد و عقايد دينی خود را بر آن حضرت عرضه كرد،حضرت امام هادی(ع) او را تأييد فرموده و فرمودند:تو از دوستان ما هستی.
ديدارحضرت عبدالعظيم(ع)در سامرا با حضرت امام هادی(ع) به خليفه گزارش داده شد و دستور تعقيب و دستگيری وی صادر گشت،او نيز برای مصون ماندن از خطر،خود را از چشم مأموران پنهان میكرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد میكرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسيد و آنجا را برای سكونت انتخاب كرد.علّت اين انتخاب به شرايط دينی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد كه وقتی اسلام به شهرهای مختلف كشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ايران به اسلام گرويدند،از همان سالها ری يكی از مراكز مهمّ سكونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعيّت خاصّی پيدا كرد.زيرا سرزمينی حاصلخيز و پرنعمت بود،عمرسعد هم به طمع رياست يافتن بر ری درحادثه جانسوز كربلا،حضرت حسين بن علی(ع) را به شهادت رساند.
در ری هم اهل سنّت و هم از پيروان اهل بيت عليهم السّلام زندگی میكردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بيشتر محلّ سكونت شيعيان بود.
حضرت عبدالعظيم(ع) به صورت يک مسافر ناشناس،وارد ری شد و در محلّه ساربانان در كوی سكّه الموالی به منزل يكی از شيعيان رفت،مدّتی به همين صورت گذشت.او در زيرزمين آن خانه به سر می برد و كمتر خارج می شد،روزها را روزه می گرفت و شب ها به عبادت و تهجّد می پرداخت،تعداد كمی از شيعيان او را می شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفيانه به زيارتش می شتافتند،امّا می كوشيدند كه اين خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهديد نكند.
پس ازمدّتی،افراد بيشتری حضرت عبدالعظيم(ع)را شناختند وخانه اش محلّ رفت وآمد شيعيان شد،نزد او می آمدند و از علوم و رواياتش بهره می گرفتند و عطر خاندان عصمت عليهم السّلام را از او می بوئيدند و او را يادگاری از امامان خويش می دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می كردند.
حضرت عبدالعظيم(ع) ميان شيعيان شهرری بسيار ارجمند بود و پاسخگويی به مسايل شرعی و حلّ مشكلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛اين تأكيد،هم گويای مقام برجسته حضرت عبدالعظيم عليه السّلام است و هم می رساند كه وی از طرف حضرت امام هادی(ع) در آن منطقه،وكالت و نمايندگی داشته است؛مردم سخن او را سخن امام(ع) می دانستند و در مسايل دينی و دنيوی،وجود او محور تجمّع شيعيان و تمركز هواداران اهل بيت عليهم السّلام بود.
روزهای پايانی عمر پربركت حضرت عبدالعظيم(ع) با بيماری او همراه بود،آن قامت بلند ايمان و تلاش،به بستر افتاده بود و پيروان اهل بيت در آستانه محروميّت از وجود پربركت اين سيّدالكريم قرارگرفته بودند،اندوه مصيبتهای پياپی مردم و روزگار تلخ شيعيان در عصر حاكميت عبّاسيان برايش دردی جانكاه و مضاعف بود؛در همان روزها يک رويای صادقانه حوادث آينده را ترسيم كرد: يكي از شيعيان پاكدل ری،شبی درخواب حضرت رسول(ص) را در خواب ديد.
حضرت پيامبراكرم (ص)به او فرمود:فردا يكی از فرزندانم درمحلّه سكّه المولی چشم ازجهان فرو می بندد،شيعيان او را بردوش گرفته به باغ عبدالجبّار می برند و نزديک درخت سيب به خاک می سپارند.
سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن يكی از فرزندان پيامبر(ص) را نصيب خويش سازد،عبدالجبّار كه خود نيز خوابی همانند خوابِ او را ديده بود،به رمز و راز غيبی اين دو خواب پی برد و برای اينكه در اين افتخار،بهره ای داشته باشد،محلّ آن درخت سيب و مجموعه باغ را وقف كرد تا بزرگان و شيعيان در آنجا دفن شوند.
همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست.خبر درگذشت اين نواده رسول اكرم(ص) دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه های سياه پوشيدند و بر در خانه حضرت عبدالعظيم الحسنی(ع) گريان و مويه كنان گرد آمدند؛پيكر مطهّر او را غسل دادند،به نقل برخی مورّخان در هنگام غسل،در جيب پيراهن او كاغذی يافتند كه نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛بر پيكر او نمازخواندند،تابوت او را بردوش گرفتند و با جمعيّت انبوه عزادار به سوی باغ عبدالجبّار تشييع كردند و پيكر مطهّرش را در كنار همان درخت سيب كه رسولخدا(ص) به آن شخص اشاره كرده بود،دفن كردند تا پاره ای از عترت مصطفی(ص) در اين باره به امانت بماند و نورافشانی كند و دلباختگان خاندان پيامبر(ص) از مزار اين ولیّ خدا فيض ببرند.
حضرت عبدالعظيم(ع)جز قريب 80حديث كه فعلاً در دست است،دوكتاب نيزتأليف نموده است. يكی از آنها كتابيست به نام خطب كه فرمايشات حضرت علی(ع) است و آنها در نهج البلاغه موجود است و ديگر،كتابيست به نام يوم و ليله كه صاحب بن عباد محتوای آن را فرايض روز و شب ذكر نموده است.
ابن قولويه در کامل الزّيارات(باب 107 صفحه 324) از علیّ ابن حسين ابن موسی بن بابويه و او از محمّد ابن يحيی اشعری عطار قمی روايت کرده يکی از اهالی ری گفت بر حضرت ابوالحسن العسکری امام هادی(ع) وارد شدم آن جناب از من پرسيد کجا بودی؟
عرض کردم به زيارت سيّدالشهدا(ع)رفته بودم آن حضرت فرمود بدان وآگاه باش اگرقبرعبدالعظيم حسنی(ع) را که در نزد شماست زيارت کرده بودی مثل آنست که حضرت حسين ابن علی را در کربلا زيارت کرده باشی.
بنای اصلی و نخستین بقعه در نیمه دوم قرن سوم هجری قمری،توسط محمد پسر زید داعی علوی تعمیر اساسی شد.درگاه اصلی ورودی بنا که در سمت شمال قرار دارد،برای نخستین بار در زمان پادشاهان آل بویه و سپس در دوره قاجار به یاری مجد الملک قمی کامل شد.
با گذشت زمان،متعلقات دیگری هم بنای فوق افزوده شد تا به صورت مجموعه بزرگ کنونی درآمد.درحال حاضر،بنا مشتمل بر حرمهای متعدد،رواقها،مسجدها،ایوانها و صحنها است. در دوره صفویه،بناهای اطراف به آن افزوده شد و در دوره قاجار،به دلیل نزدیک بودن به پایتخت، توجه بیشتری به آن شد و بیشتر بناهای وابسته به حرم عبدالعظیم و امامزاده زید در این دوره تکمیل و تزئین شد.
از آثار تاریخی این مجموعه به سردر آجری دوران سلجوقی و صندوقی از چوب عود،فوفل و گردو و با کتیبههایی به خط نسخ و ثلث برجسته می توان اشاره کرد که به سال ۷۲۵ ه.ق.تعلق دارد.
بنای اصلی حرم،اتاقی چهار ضلعی به ابعاد ۷/۵ متری است که در بالا با چهار گوشواره به هشت ضلعی و سپس به کمک طاقبندهایی کوچک به شانزده ضلعی تبدیل و زمینه برای برپایی گنبد فراهم میشود.پوشش زیرین گنبد با طاق ضربی مدور در زمان شاه تهماسب تغییر یافت و پوشش خارجی آن درسال ۱۲۷۰،به دستور ناصرالدین شاه با خشتهای مسی و زرین تزیینشد.
حرم در هر ضلع به وسیله دری به رواقهای مجاور گشوده میشود.اطراف ضریح حرم از سنگ مرمر سیاه و سفید به ارتفاع ۱/۶۵ متر پوشیده شده و نیز درسال ۱۲۷۳،به فرمان ناصرالدین شاه بالای آن تا سقف به طرز چشم نوازی آینه کاری شده است.
در قسمت شرقی حرم،مسجد زنانه و در قسمت غربی مسجد مردانه و قبر ناصرالدین شاه قرار داشت.در گذشته،درِ کوچکی در سمت جنوبی قبر ناصرالدین شاه وجود داشت که به حرم امامزاده حمزه(ع) باز میشد.
در سال۱۲۷۰،بالای حرم و در کنار گنبد،دو گل دسته به ارتفاع ۲۴متر از سطح بام و به قطر دو متر ساخته شد.بر فراز ضریح نیز حدود ۶۴ گلدان زرین قرار دارد.
مهمترین صحن و ایوان حرم متعلق به ایوان وسیع آستانه است که در شمال حرم واقع شده است.این ایوان به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد.ایوان جنوبی حرم نیز درسال ۹۴۴،به فرمان شاه تهماسب صفوی ساخته و در دوره قاجار آینه کاری و تزیین شد.
صحنهای دیگرحرم شامل صحن توتی یامدرسه امین السلطان درشمال غربی،صحن کاشانی (صحن ناصرالدین شاه یا ولیعهدی)،در غرب حرم و صحن باغ علی جان در شرق و حرم و صحن جنوبی است که به صحن امام زاده حمزه(ع) معروف است.
در غرب حرم مسجد و رواق بالاسر قرار دارد که از ساختههای دوران صفوی است.این مسجد دارای محراب بسیار زیبایی است که با کاشیهای معرق رنگارنگ تزیین شده است.
گورستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با مقابر،صحنها و مجموعههای خصوصی اطراف حرم، اعتبار ویژهای دارد.احترام و تقدس ویژهای که مردم برای حضرت قایل بودهاند موجب خاک سپاری بسیاری از شخصیتهای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی در این گورستان شده است. آیتالله کاشانی،علامه محمدقزوینی،قاآنی شیرزای،خاندان قائم مقام فراهانی،بدیعالزمان فروزانفر،حسین علی میرزا،نصرت السلطنه،ستارخان،ناصرالدین شاه،گروهی از دراویش نعمت اللهی و فرزندان آیتالله بهبهانی در این گورستان دفن شده اند.
درسال ۱۳۶۹،طرح توسعه حرم عبدالعظیم،در قالب بیش از ۱۶ پروژه بزرگ مذهبی،فرهنگی و رفاهی انجام و ازسال ۱۳۷۱، عملیات اجرایی طرح به شعاع ۲۰۰ مترمربع از حرم مطهر در زمینی به وسعت ۲۰۰۰۰ مترمربع آغاز گردید.به همین منظور،تمام قبرهای قدیمی اطراف حرم که به مرور زمان خراب شده بود و شکل ناخوشایندی به مجموعه بخشیده بود تخریب و تعداد زیادی از منازل و مغازههای اطراف خریداری گردید.زیربنای تقریبی مجموعه ۱۰۰هزار مترمربع بوده و بودجه مورد نیاز آن نیز بالغ بر ۱۲۰میلیارد ریال برآورد شد،که از محل درآمدهای آستان، همیاری مردم و مساعدتهای دولت تأمین میشود.احداث این پروژهها زیر نظر تیمی از کارشناسان معاونت عمران آستان مقدس و با بهرهگیری از معماران چیره دست، همزمان انجام گرفته است که در نوع خود از نظر سرعت و کیفیت عملیات ساختمانی کم نظیر است.
این حرم پس از اجرای طرح توسعه،دارای زیربنای ۳۷۰۰مترمربع،رواقهای جدید با۸۰۰۰ متر مربع، مصلای بزرگ ری ۵۰۰۰ مترمربع،مرکز فرهنگی جوانان ۵۰۰۰ مترمربع،دارالتولیه ۲۷۰۰ مترمربع، صحن مصلی(صحن سابق باغچه علیجان) ۱۶۵۰ مترمربع؛ صحن امامزاده حمزه ۲۰۰۰ متر مربع؛دانشکده علوم حدیث ۵۸۰۰ مترمربع؛سالن اجتماعات ۳۰۰۰ مترمربع؛موزه جدید ۱۸۰۰مترمربع؛تختگاههای شمالی و جنوبی ۷۰۰مترمربع؛صحن امامزاده طاهر(ع)۶۵۰۰ مترمربع؛ بیمارستان ۵۰۰۰ مترمربع؛ مهمانسرا ۵۰۰۰ مترمربع؛ حوزه علمیه برهان۵۰۰۰ مترمربع؛ کتابخانه ری با ۱۸۰۰ مترمربع و بستانهای جنوبی و شمالی است.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 295
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2