عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود




دوره اول (از ۱۲۸۱- ۱۳۰۰ش)

 

دوران کودکی و نوجوانی روح‌الله همزمان با بحرانهای سیاسی و اجتماعی ایران سپری شد. وی از همان ابتدای زندگی،با درد و رنج مردم و مشکلات جامعه آشنا بود و تأثر خود را با ترسیم خطوطی به صورت نقاشی بروز می داد،و همراه خانواده و اطرافیان در سنگر دفاع ساخته و پرداخته و در کوران حوادث و مسائل به مجاهدی تمام عیار تبدیل می‌شد.

برخی از حوادث متأثر کننده این دوران مثل بمب‌باران مجلس در نقاشی ها و مشق های خوشنویسی دوران کودکی و نوجوانی او منعکس شده و در دسترس است.از جمله قطعه شعری است در دفترچه یادداشت دوران نوجوانی(۹-۱۰سالگی)با عنوان:غیرت اسلام کو جنبش ملی کجاست خطاب به ملت ایران:

هان ای ایـــــرانیان،ایــران اندر بلاست

مملکت داریوش دستخوش نیکولاست

می‌توان از آن نوشته به عنوان اولین بیانیه سیاسی دوران نوجوانی روح‌الله یاد کرد،و دغدغه ذهنی او را راجع به مسائل مملکتی فهمید.تمایلات روح‌الله نسبت به قهرمانان و مبارزان تا حدی است که در نهضت جنگل،وی با سخنرانی و سرودن شعر در وصف میرزا،اقدام به جمع‌ آوری کمکهای مردمی برای حمایت از نهضت جنگل نموده و بالاخره مصمم می‌شود که خود شخصاً به نهضت جنگل بپیوندد.و در فرصتی به جنگل سفر می‌کند و پایگاه میرزا را از نزدیک می‌بیند.

تحصیلات روح‌الله

روح‌الله با بهره‌وری از استعداد فوق‌العاده،رشته‌های مختلف علوم را به سرعت طی کرد.علاوه بر فقه و اصول و فلسفه،عرفان را نیز در عالیترین سطح نزد اساتید برجسته آن زمان در خمین، اراک و قم طی کرد و در مدت ۶سال جهش فوق‌العاده ای داشت حتی اسفار را پشت سر گذاشت و از فضلا و شخصیت های برجسته حوزه علمیه قم به شمار می‌آمد.

اولین خطابه رسمی روح‌الله

روح‌الله ضمن تحصیل در اراک در ایام ۱۹سالگی درمراسم بزرگداشت رکن اعظم مشروطه مجتهد طباطبائی اولین خطابه خود را قرائت کرد و تحسین حاضرین را برانگیخت.این خطابه در واقع بیانیۀ سیاسی بود که به جهت قدردانی از زحمات و خدمات علمدار مشروطیت از جانب حوزه علمیه اراک از زبان یک طلبه جوان قرائت می‌شد.

از قول روح‌الله نقل شده…پیشنهاد شد منبر بروم،استقبال کردم آن شب کم خوابیدم،نه از ترس مواجه شدن با مردم،بلکه به خود فکر می‌کردم فردا باید روی منبری بنشینم که متعلق به رسول‌الله است.

از خدا خواستم مدد کند که از اولین تا آخرین منبری که خواهم رفت،هرگز سخنی نگویم که جمله‌ای ازآن را باور نداشته باشم…و این خواستن عهدی بودبا خدا بستم،اولین منبرم طولانی شد،اما کسی را خسته نکرد…و عده ای احسنت گفتند،وقتی به دل مراجعه کردم از احسنت گویی‌ها خوشم آمده بود،به همین خاطر دعوت دوم و سوم را رد کردم و چهار سال هرگز به هیچ منبری پا نگذاردم.

دوره دوم زندگی روح‌الله (از ۱۳۰۰ش-۱۳۲۰(

این دوره از زندگی روح‌الله با هجرت به قم آغاز شده است،با سیاست های دین‌زدایی رضاخان و تا۱۳۲۰ ادامه دارد،در این دوره روح‌الله مشغول تحصیل و تدریس وتألیف کتاب و آشنایی با علمای برجسته مبارزی همچون حاج آقا نورالله اصفهانی و مدرس و برخی دیگر می باشد.در این دوره اختناق رضاخانی؛هدف علما حفظ حوزه قم بود.اهمیت آن در آن زمان کمتر از تأسیس حکومت اسلامی در سال ۵۷ نبود.

دوره سوم (از ۱۳۲۰-۱۳۴۰(

این دوره از زندگی امام با ۴۰سالگی آغاز می‌شود و مصادف است با دو حادثه مهم،یعنی بروز جنگ جهانی دومو اشغال ایران،خروج رضاخان از ایران و آغاز سلطنت محمدرضا.بنابر اعتقاد امام این زمان فرصت مناسبی برای قیام اصلاحی بود.

با همه کوشش ها و اقدامات روح‌الله قیام مورد نظر صورت نگرفت.امام در این دوره عالمی است کامل و جامع الشرایط،رهبری است هوشیار با پشتوانه دانش و بینش سیاسی با کوله‌باری از تجربه دوران ۲۰ساله رضاخانی،که شناخت کاملی از اوضاع ایران و جهان دارد،لذا با صدور بیانیه‌ای در ۱۱جمادی‌الثانی ۱۳۶۳ق/۱۳۲۳ش زمان مناسب قیام را یادآوری می‌کند:امروز،روزی است که نسیم روحانی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است،اگرمجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید،فرداست که مشتی هرزه‌گرد و شهوتران بر شما چیره و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند.

دوره چهارم زندگی امام (از ۱۳۴۰-۱۳۶۸(

این دوره همزمان با دو حادثه ناگوار آغاز می‌شودیکی رحلت آیت‌الله بروجردی(۱۰فروردین ۱۳۴۰)که ضایعه‌ای برای جهان اسلام و در عین حال رفع موانع برای دشمنان ایران و اسلام بود. دیگری رحلت آیت‌الله کاشانی قهرمان مبازره با استعمار انگلیس که روزگاری نامش لرزه بر اندام دشمنان ایران و اسلام می‌انداخت.

همزمان با تسلط امریکا بر امور مملکت، فشار بر رژیم برای اجرای اصلاحات آمریکایی افزایش یافت و در قالب اصلاحات ارضی و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با چشم‌اندازی ظاهراً مردم فریب رخ نمود ولی در باطن از اتحاد شومی خبر می داد و تسلط آمریکا و اسرائیل و عوامل آنها را بر کلیه شئون مملکت فراهم می‌کرد.

دراین زمان امام دربرابر اصلاحات آمریکایی به شدت ایستاد و رژیم شاه به تلافی،در دوم فروردین ۱۳۴۲ که مصادف بودبا شهادت امام جعفر صادق(ع)به مدرسه فیضیه یورش برد.در این حادثه تعدادی شهید و مجروح شدند.

امام در پیامی به مناسبت چهلم فاجعه فیضیه دست به افشاگری زد:من مصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم.امام نطق تاریخی خود را در ۱۳خرداد ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه ایراد کرد و شاه فرمان خاموش کردن فریاد امام را صادر کرد. در شامگاه ۱۴ خرداد امام دستگیر و به زندان قصر منتقل شد.

صبح ۱۵ خرداد خبر دستگیری امام به تهران و سایر شهرها رسید و مردم به خیابانها ریخته با شعار یا مرگ یا خمینی به سوی کاخ شاه به حرکت درآمدند و قیام با شدت سرکوب شد و به خون نشست.

قیام(۱۵خرداد۴۲)علی‌الظاهر باتبعیدرهبرانقلاب به ترکیه و سپس عراق از جوشش وجنبش  افتاد.واقعه مرموز شهادت آقا مصطفی فرزند امام در ۵۶ روح تازه ای به جنبش دمید. چاپ مقاله‌ای توهین‌آمیز به امام و روحانیت در ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات اعتراض شدید جامعه مذهبی را برانگیخت و قیام ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ را به دنبال داشت.

مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم به صورت پیامی در تبریز و اصفهان و یزد و شیراز و شهرهای دیگر ادامه یافت و به کشتار فاجعه ۱۷ شهریور ۵۷ منجر شد همچنین فرار شاه و ورود امام را به وطن نوید داد.

مردم در پی استقبال بی سابقه خود در بهشت زهرا سخنرانی تاریخی امام خود را شنیدند و حکم سرنوشت‌ساز ایشان را در لغو حکومت نظامی در ۲۱ بهمن ۵۷ با جان دل گردن نهادند و در پیشگیری از حملات نیروهای رژیم با،مناطق حساس را سنگربندی و در مدت ۲۴ ساعت مبارزه بی‌امان،طرحهای کودتاچیان را نقش بر آب و هرگونه فرصت را از آنها سلب کردند.و بالاخره پیروزی قیام ۱۵ خرداد در شب ۲۲ بهمن ۵۷ به گوش رسید.

از صبحدم ۲۲ بهمن تا ۱۳خرداد ۱۳۶۸(رحلت امام)حوادث سنگین بیشماری با محدودیت و نقش خصمانه آمریکا و حمایت همه جانبه دول غربی با کمک گروهها و احزاب متعدد چپ و راست در ایران در مقابله با انقلاب اسلامی بروز کرد.

این حوادث آن قدر گسترده بود که دراین مختصر نمی‌گنجد،فقط دریک جمله می‌توان گفت هر کدام از آن حوادث به تنهایی می‌توانست مسیرانقلاب را منحرف کندو به شکست بکشاند،اما الطاف الهی و هوشمندی امام و وفاداری و آگاهی ملت ایران،تمام توطئه‌ها را خنثی کرد به گونه‌ای که ملت ایران،درسال ۱۳۶۸ درحالی که با پیکر مطهر امام خویش پس از ۱۱سال تحمل سختی‌ها و مشکلات وداع میکرد،جمعیت چندین برابر بیشتر از لحظه ورود بود.

 

 




:: موضوعات مرتبط: تاریخی , ,
:: بازدید از این مطلب : 428
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 14 خرداد 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com