اعتدال در مصرف كه يكى از ويژگیهاى بندگان ممتاز الهى است،كه در ميانه دو چهره قرار گرفته است،نخست جنبه افراطى آن است كه از آن به اسراف و تبذير ياد مى شود كه بيان گرديد،دوم جنبه تفريطى آن است كه چهره تفريط اعتدال در مصرف است كه از آن به تقتير يا سختگيرى و زندگى رنج آور تعبير میگردد،اسلام دين سمحه و سهله است،هرگز حاضر نيست كه مسلمانان در سختى و رنج اقتصادى زندگى كنند،بايد با كار و كوشش و سرپنجه تدبير،شكل زندگى را به شيوه اى تبديل كرد كه موجب وسعت در زندگى و آسايش گردد.
پيامبراكرم(ص)همان گونه كه از اسراف جلوگيرى میكرد،به موازات آن از اقتار و سختگيرى در زندگى،نهى مىنمود.
رسول اكرم(ص)فرمود: «ان من سعاده المرءالمسلم ان يشبهه ولده،والمراءه الجملاء ذات دين، والمركب الهنى والمسكن الواسع.»
از سعادت و خوشبختى انسان مسلمان آن است كه داراى فرزندى كه در نيكى،شبيه به خود بوده و نيز داراى همسر زيبا و ديندار،و مركب راهوار و خانه وسيع باشد.»
در ماجراى ابولبابه كه به خاطر كشف يک راز نظامى حكومت اسلامى در نـزد يهوديان،به گناه خود پى برد و تـوبه حقيقى كرد و پس ازمدتى آيه 102 سوره توبه در پذيرش تـوبه او از جانب خداوند نازل شد،پيامبر(ص) با تلاوت آن آيه،به او بشارت داد.ابولبابه به پيامبر(ص)عرض كرد:اجازه بده به شكرانه قبول شدن توبه ام،نصف اموالم را انفاق كنم،پيامبر(ص)اجازه نداد،او عرض كرد: اجازه بده يک سوم آن را انفاق كنم،پيامبر(ص)اجازه داد.
اين كه پيامبر(ص)اجازه انفاق نصف اموالش را نداد،بر اين اساس بود كه او و خانواده اش گرفتار سختى و تنگنا در معيشت نگردند.
در روايت ديگر آمده:
يكى از مسلمانان مدينه داراى چند كودک بود،و شش غلام داشت،در بستر مرگ قرار گرفت،قبل از مرگ خود به خاطر جلب پاداش هاى الهى،شش غلامش را آزاد نمود.پس از آن كه ازدنيا رفت،مسلمانان پس از غسل و تكفين،او را به خاک سپردند،سپس ماجراى او را در مورد آزادسازى غلامان،و فقر فرزندانش به آن حضرت خبر دادند،پيامبر(ص)فرمود:«لو علمت ما دفنته مع اهل الاسلام،ترک ولده يتكففون الناس;اگر من اطلاع مى يافتم نمى گذاشتم جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن كنيد،زيرا او كودكان خود را از ثروتش بى نصيب نمود،و آنان را فقير و بى پناه گذاشت،تا دست گدايى به سوى مردم دراز كنند.»
اين ماجرا در عين آن كه بيانگر نكوهش اسراف در انفاق است،نيز حاكى از آن است كه نبايد موجب سختى و فشار در زندگى اعضاء خانواده شود.بلكه بايد اعتدال در مصرف را با توجه به همه جوانب رعايت نمود.
ماجراى انتقاد شديد حضرت على(ع)در شهر بصره از يكى از شيعيان به نام «عاصم» كه از جامعه دورى نموده و گرفتار اقتار و سختگيرى به خود و خانواده اش شده بود نيز شاهد گويايى بر نكوهش سختگيرى در شوون اقتصادى و معيشت زندگى است،و مسلمانان بايد از هرگونه افراط و تفريط اجتناب نمايند.
اين بحث را با ذكر ماجراى جالب زير به پايان مىبريم:
امام كاظم(ع)خانه اى براى غلام آزاد شده خود خريدارى كرد،به او فرمود: «به آن خانه برو و در آنجا زندگى كن،زيرا خانه تو تنگ و كوچک است.»
غلام گفت:
«همين خانه اى كه در آن سكونت دارم كافى و خوب است،گرچه تنگ و محقر است،ولى از پدرم به يادگار مانده،از اين رو در همين خانه مى مانم.» امام كاظم(ع)به او فرمود: «ان كانابوک احمق ينبغى ان تكون مثله» آيا اگر پدرت احمق بود،تو هم مى خواهى مثل او باشى؟
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 867
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1