مناجات المحبین از دعای خمس عشره امام سجاد علیه السلام
به نام خداى بخشاینده مهربان
اِلهى مَنْ ذَاالَّذى ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً وَمَنْ ذَاالَّذى
خدایا نیست که شیرینى محبت تو را چشیده باشد
و جـز تو آهنگ دیگرى را بکند و کیست که به مقـام
اَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغى عَنْکَ حِوَلاً اِلهى فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَیْتَهُ
قرب تو انس گرفته باشد و درصدد روگرداندن از
تو باشد خدایا قـرار ده ما را از زمره کسانى که
لِقُرْبِکَ وَوِلایَتِکَ وَاَخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَمَحَبَّتِکَ وَشَوَّقْتَهُ اِلى لِقآئِکَ
براى قرب و دوستیت برگزیدهاى و براى عشق و محبتت
خالصش گـردانده و به دیـدارت شائقش کـرده و به قضـا
وَ رَضَّیْتَهُ بِقَضآئِکَ وَمَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ اِلى وَجْهِکَ وَحَبَوْتَهُ بِرِضاکَ
و قـدرت راضیش ساختـه و به دیدن رویت به او نعمت
بخشیده و به خوشنودى خویش مخصوصش گردانده...
وَ اَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِکَ وَقِلاکَ وَبَوَّاْتَهُ مَقْعَدَالصِّدْقِ فى جِوارِکَ
و از غــم هجران و فـراقت پنـاهش داده و در
جایگاه راستى در جوار خویش جایش داده و
وَ خَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ وَاَهَّلْتَهُ لِعِبادَتِکَ وَهَیَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرادَتِکَ
به معرفت خویش مخصوصش کرده و براى پرستش و عبادتت
او را لایـق کــردى و در ارادت خویش دل شیـدایش کــردى
وَاجْتَبَیْتَهُ لِمُشاهَدَتِکَ وَاَخْلَیْتَ وَجْهَهُ لَکَ وَفَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّکَ
و براى مشاهده جمالت انتخابش کردى و رویش را براى خودت
از اغیار خالى کـردى و دلش را بـراى محبت خویش فارغ کردى
وَرَغَّبْتَهُ فیما عِنْدَکَ وَاَلْهَمْتَهُ ذِکْرَکَ وَاَوْزَعْتَهُ شُکْرَکَ وَشَغَلْتَهُ
و تنها بدانچه نـزد تو است راغبش کردى و ذکر خویش
را بدو الهام کردى و سپاسگزاریت را بدون نصیب کردى
بِطاعَتِکَ وَصَیَّرْتَهُ مِنْ صالِحى بَرِیَّتِکَ وَاخْتَرْتَهُ لِمُناجاتِکَ
و به طاعت خود سرگرمش ساختى و او را از بندگان
شایستهات گرداندى و براى مناجات خویش انتخابش کردى
وَقَطَعْتَ عَنْهُ کُلَّشَىْءٍ یَقْطَعُهُ عَنْکَ اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ
و بریدى از او هر چه را که موجب بریدنش از تو گردد
خدایا قرار ده ما را از کسانىکه شیوهشان در زندگى
الْإِرْتِیاحُ اِلَیْکَ وَالْحَنینُ وَدَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَالْأَنینُ جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ
شادمانى با تو و زارى به درگاه تو است و روزگارشان
آه و ناله است پیشانیهاشان در برابر عظمتت به خاک
لِعَظَمَتِکَ وَعُیُونُهُمْ ساهِرَةٌ فى خِدْمَتِکَ وَدُمُوعُهُمْ سآئِلَةٌ مِنْ
افتاده و از دیدگانشان در خدمتت یکسره بیدار است و سرشکشان از
خَشْیَتِکَ وَقُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِکَ وَاَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهابَتِکَ
ترس تو ریزان و دلهاشان به محبتت آویزان و
قلبهاشان از هیبتت از جـا کنده شده است
یا مَنْ اَنْوارُ قُدْسِهِ لِأَبْصارِ مُحِبّیهِ رآئِقَةٌ وَسُبُحاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ
اى که انوار قدسش براى دیدگان دوستانش در کمال
درخشندگى است و پرتوافکنیهاى جمالش براى قلوب
عارِفیهِ شآئِفَةٌ یا مُنى قُلُوبِ الْمُشْتاقینَ وَیا غایَةَ امالِ الْمُحِبّینَ
عارفـان زداینـده(چرکیها)است اى آرمان
دل مشتاقان و اى منتهاى آرزوى دوستان
اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَحُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنى اِلى قُرْبِکَ
از تو خواهم دوستى خودت و دوستى دوستدارانت
و دوستى هر عملى که مرا به قرب تو واصل گرداند
وَاَنْ تَجْعَلَکَ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمَّا سِواکَ وَاَنْ تَجْعَلَ حُبّى اِیَّاکَ قآئِداً اِلى
و تو را در پیش من محبوبتر از ماسواى تو قرار دهد و از تو
خواهم که دوستیم را نسبت به تو جلودارم قـرار دهى تا
رِضْوانِکَ وَشَوْقى اِلَیْکَ ذائِداً عَنْ عِصْیانِکَ وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ
مرا به رضوانت بکشاند و اشتیاقم را به سویت چنان کنى که
بازدارنده از نافرمانیت باشد و بر من منت نِه به اینکه بر من توجهى
عَلَىَّ وَانْظُرْ بِعَیْنِ الْوُدِّ وَالْعَطْفِ اِلَىَّ وَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَکَ
فرمایى و با دیده دوستى و عطوفت بر من بنگرى و رو از من مگردانى
وَاجْعَلْنى مِنْ اَهْلِ الْاِسْعادِ وَالْحِظْوَةِ عِنْدَکَ یامُجیبُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
و مرا از جمله سعادتمندان و بهرهمندان نزد خود
قرار دهى اى پاسخ دهنده اى مهربانترین مهربانان
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 892
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0