پيش بينى از فرقه اسماعيليّه


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود




زرارة بن اعين حكايت كند:

روزى به منزل امام جعفر صادق عليه السلام وارد شدم،فرزندش حضرت موسى كاظم عليه السلام را در كنارش ديدم و جلوى ايشان جنازه اى-كه روى آن پوشيده بود-قرار داشت.

امام صادق عليه السلام فرمود:داود رقّى،حمران و ابو بصير را بگو كه نزد من آيند.

در همين بين مفضّل بن عمر-دربان حضرت-وارد شد و من براى انجام ماءموريّت بيرون رفتم؛و پس از ساعتى به همراه آن افراد حضور امام عليه السلام بازگشتم و مردم مرتّب به منزل حضرت رفت و آمد مى كردند.

امام صادق عليه السلام جلو آمد و در حضور جمعيّت-كه حدود سى نفر بودند- خطاب به داود رقّى كرد و فرمود:پارچه را از روى صورت فرزندم،اسماعيل برطرف نما.
سپس اظهار داشت: اى داود! اسماعيل زنده است،يا مرده؟

داود پاسخ داد: او مرده است.

بعد از آن،افراد يكى پس از ديگرى مى آمدند و صورت اسماعيل را میديدند و حضرت همان سؤال را از آنان مى پرسيد؛ و آنان مى گفتند: او مرده و از دنيا رفته است.

آن گاه حضرت فرمود:خدايا! تو شاهد بر اقراراين افراد باش؛و سپس ‍ دستورداد تاجنازه اسماعيل را غسل داده و كفن نمايند.

و چون فارغ شدند،فرمود:اى مفضّل ! صورتش را باز كن و پس از آن سؤ ال نمود:آيا او مرده است،يا زنده؟

و مفضّل گفت: او مرده است،حضرت اظهار داشت: خداوندا ! تو شاهد باش.

و سپس جنازه را جهت دفن حمل كردند؛و هنگامى كه جنازه را در قبر نهادند،امام عليه السلام جلو آمد و به مفضّل فرمود: صورتش را باز كن تا تمام افراد ببينند كه او زنده است،يا مرده؟


و همگى شهادت دادند بر اين كه او مرده است.

آن گاه حضرت همچنين فرمود:خداوندا ! تو شاهد بر گفته آن ها باش،اى افراد حاضر! شاهد و گواه باشيد كه به زودى گروهى به وسيله اسماعيل راه باطل را برگزينند و گويند كه او زنده است؛و امام و پيشوا خواهد بود.

آنان بدين وسيله می خواهند نور خدا را خاموش كنند و در مقابل خليفه و حجّت خدا يعنى؛فرزندم،موسى كاظم موضع بگيرند،وليكن خداوند متعال نور خويش را به اتمام مى رساند،گرچه مشركان و بدخواهان نخواسته باشند.

و همين كه خاکها را داخل قبر ريختند،حضرت جلو آمد و اظهار داشت:چه كسى درون اين قبر زير خاک پنهان گشت؟

همگى گفتند: ياابن رسول اللّه ! فرزند شما اسماعيل بود،كه پس از غسل و كفن در اين قبر دفن گرديد.

و در پايان مراسم تدفين،براى آخرين بار حضرت فرمود: خدايا ! تو شاهد و گواه باش؛و سپس دست حضرت موسى كاظم عليه السلام را گرفت و اظهار داشت:اين فرزندم خليفه بر حقّ است،بدانيد كه حقّ با او و نيز او با حقّ است ؛و حقّ از نسل او خواهد بودتا هنگامى كه وارث زمين-يعنى ولىّ عصر،امام زمان(عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف)،آشكار گردد.

 

بحارالا نوار:ج 48،ص 21،ح 32،غيبة نعمانى:ص 179

 

 





:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 733
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : Bahram
ت : جمعه 24 شهريور 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com