دختـری روی یک اسکناس یکصدهـزار ریالی نوشته بود:
پدرم واسه همین پولی که پیش توست
مـرا یک شب به دست صاحب خانه مان سپرد..
خــدایا چقدر می گیــری شب اوّل قبـــر قبل از
اینکه تو سوال کنی من بپـرسم چـــــــــــرا ؟!
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 515
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0